چهارشنبه ۴ تیر ۱۴۰۴ - ۰۱:۳۴
نظرات: ۲
۰
-

خدا با ماست!

حمید یزدان‌پرست
خدا با ماست!

به هر حال اصل قرآنی این است که کم و زیادی لشکریان و برخورداری از تجهیزات و حمایت قدرت‌های مختلف عامل پیروزی نیست، متقابلاً نیز گاهی جبهه حق ممکن است فریب فراوانی خود و فزونی قدرتش را بخورد و همین اعتماد و تکیه بر خویش و نه خدا، به شکست بینجامد.

حمید یزدان‌پرست - روزنامه اطلاعات: یکی از کارهای معمول در جنگها، افزون بر تهیه تسلیحات مختلف، یارکشی در میان قدرت‌هاست و به میان آوردن لشکرهای گوناگون رزمی و تبلیغاتی و رسانه‌ای و از این قبیل امور. در این میان گاه کسانی از جبهه باطل، از کثرت تعداد و قدرت ظاهری خویش غرّه می‌شوند و در جبهه حق نیز کسانی از اندکی خویش و ضعف تسلیحات و تبلیغات و حامیان خویش به هراس می‌افتند. تورات و قرآن کریم به یک مورد از این وضعیت اشاره می‌کنند و نتیجه خلاف توقعش را نیز ذکر می‌نمایند.

تورات می‌گوید پس از آنکه خداوند حضرت موسی(ع) را نزد فرعون فرستاد تا بنی‌اسرائیل را از بندگی برهاند و معجزات مختلفی نشان داد، فرعون و دستیارانش پس از نزول چندین بلا نهایتاً اجازه دادند حضرت موسی با قوم از مصر برود؛ اما دیری نگذشت که فرعون پشیمان شد و قوم خود را  و ششصد ارابه برگزیده را برداشت و همه ارابه‌های مصر و سرداران را و بنی‌اسرائیل را تعاقب کرد. چون فرعون نزدیک شد، بنی‌اسرائیل سخت ترسیدند و فریاد برآوردند و به موسی گفتند: «آیا در مصر قبر نبود که ما را برداشته‌ای تا در صحرا بمیریم؟ این چیست که به ما کردی؟ آیا به تو در مصر نگفتیم که بگذار تا مصریان را خدمت کنیم؛ زیرا خدمت مصریان بهتر است از مردن در صحرا!» موسی گفت: «مترسید، بایستید و نجات خداوند را ببینید.» و خداوند به موسی گفت: «عصای خود را برفراز و دست خود را بر دریا دراز کن.» موسی دست خود را بر دریا دراز کرد و خداوند دریا را خشک ساخت و آب منشق گردید. بنی‌اسرائیل در میان دریا بر خشکی می‌رفتند و آبها برایشان بر راست و چپ دیوار بود، و مصریان با تمامی اسبان و ارابه‌ها و سواران فرعون از عقب ایشان تاخته، به میان دریا درآمدند. پس موسی دست خود را بر دریا دراز کرد و دریا به جریان خود برگشت و تمام لشکر فرعون را پوشانید که یکی از ایشان هم باقی نماند. (سفر خروج)

این ماجرا به صورتی خلاصه‌تر در قرآن کریم نیز آمده است: به موسی جز کسانی از قومش ایمان نیاوردند؛ آن‌هم با ترسی از فرعون و مهترانش که [مبادا] شکنجه و عقوبتشان کنند. موسی گفت: «ای قوم، اگر به خدا ایمان آورده‌اید و تسلیم فرمانش هستید، به او توکل کنید.» گفتند: «به خدا توکل کردیم. پروردگارا، ما را دستخوش آزمون قوم ستمکار قرار مده و به رحمت خود، ما را از این مردم کافر برهان.» (یونس، ۸۳ ـ ۸۶)

بزرگان قوم فرعون گفتند: «آیا موسی و قومش را وامی‌گذاری تا در این سرزمین فساد کنند و تو و خدایانت را ترک کنند؟» گفت: «پسرانشان را خواهیم کشت و زنانشان را زنده می‌گذاریم و بر آنها غلبه می‌یابیم.» موسی به قومش گفت: «از خدا یاری بجویید و صبر پیشه کنید که... سرانجامِ [نیک] از آن پرهیزگاران است.» گفتند: «پیش از آنکه نزد ما بیایی و پس از آنکه آمدی، آزار و اذیت شده‌ایم.» گفت: «امید است که پروردگارتان دشمن شما را نابود کند... آنگاه بنگرد که چگونه رفتار می‌کنید.» (اعراف، ۱۲۷ ـ ۱۲۹)  به موسی وحی کردیم: «بندگانم را شبانه ببر؛ زیرا در پی شما خواهند آمد و برایشان در دریا راهی خشک باز کن. که نه از دست‌یافتن [فرعونیان] بترسی و نه [از غرق‌گشتن] بیمناک باشی و دریا را آرام پشت سر بگذار؛ همانا آنها لشکری غرق‌شدنی هستند.» (دخان، ۲۳ ـ ۲۴ و طه، ۷۷)

فرعون گردآورانی را به شهرها فرستاد که: «اینان گروهی اندک‌اند که ما را به خشم آورده‌اند، و بی‌گمان ما جمعی همپشت و آماده پیکاریم.» صبحدم فرعون با سپاهیانش از پی آنان روانه شدند. چون آن دو گروه یکدیگر را دیدند، یاران موسی گفتند: «قطعاً گرفتار شدیم.» گفت: «کلا إنّ مَعیَ ربّی سَیَهدین: هرگز، پروردگارم با من است، به‌زودی مرا راهنمایی خواهد کرد.» پس به موسی وحی کردیم که: «عصایت را به دریا بزن!» دریا شکافت و هر پاره‌ای همچون کوهی عظیم گشت و آن دیگران را نزدیک آنجا آوردیم. بنی‌اسرائیل را از دریا گذراندیم، فرعون و لشکریانش آنان را تعقیب کردند و موسی و همه همراهانش را نجات دادیم، سپس آن دیگران را غرق ساختیم. (شعراء، ۵۳ ـ ۶۵) فرعون قومش را گمراه کرد، نه راهنمایی و او سزاوار سرزنش بود. (طه، ۷۹) قطعاً در این [ماجرا] عبرتی است و همانا پروردگار تو پیروزمند و مهربان است. (شعراء، ۶۷ ـ ۶۸) 

 [فرعون] و لشکریانش به ناروا سرکشی کردند و پنداشتند که به نزد ما بازگردانده نمی‌شوند؛ پس آنها را گرفتیم و به دریا افکندیم. بنگر که سرانجام ستمکاران چگونه بود. آنان را پیشوایانی گردانیدیم که مردم را به آتش دوزخ دعوت می‌کنند و در روز قیامت یاری نمی‌شوند. در این دنیا ازپی‌شان لعنت روانه ساختیم و روز قیامت از زشت‌رویان هستند. (قصص، ۳۹ ـ ۴۲)

به هر حال اصل قرآنی این است که کم و زیادی لشکریان و برخورداری از تجهیزات و حمایت قدرت‌های مختلف عامل پیروزی نیست: «کَم مِن فِئَةً قلیله غلبت فِئَةً کَثِیرةً بإِذنِ الله: چه بسیار گروه‌های کوچکی که به اذن خدا بر گروه‌های بسیاری پیروز شدند» (بقره، ۲۴۹) متقابلاً نیز گاهی جبهه حق ممکن است فریب فراوانی خود و فزونی قدرتش را بخورد و همین اعتماد و تکیه بر خویش و نه خدا، به شکست بینجامد: «لَقَد نَصَرَکُمُ اللَّهُ فِی مَوَاطِنَ کَثِیرَةٍ و یَومَ حُنَینٍ إِذ أعجَبَتکُم کَثرَتُکُم...: بی‌تردید خدا شما را در عرصه‌های بسیاری یاری کرد و روز [نبرد] حنین، آن زمانی که زیادی افرادتان شما را شگفت‌زده کرد، ولی [فزونی عدد] چیزی از خطر را برطرف نکرد... آنگاه خدا آرامش خود را  بر پیامبر و مؤمنان نازل کرد، و لشکریانی که آنان را نمی‌دیدید [برای یاری] فرود آورد» (توبه، ۲۵ ـ ۲۶)  پیروزی را باید صرفاً از جانب خدا دید، همان‌طور که امام گفتند: «خرمشهر را خدا پیروز کرد».

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 1
  • وحید IR ۰۲:۰۱ - ۱۴۰۴/۰۴/۰۴
    👍🥰ممنون از این این پست زیبا

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی